حلالم کن اگر دوری ،،اگر دورم�..
اگر با گریه میخندم �
حلالم کن که مجبورم ،،،، نگو عادت کنم بی تو،، که میدونی نمیتونم �.
که میدونی نفس هامو به دیدار تو مدیونم ،،، حلالم کن
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست
نگفتم عزیزم این کار را نکن
نگفتم برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه
رویم را برگرداندم
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم
نگفتم عزیزم متاسفم
چون من هم مقصر بودم
نگفتم اختلاف ها را کنار بگذاریم
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است
گفتم اگر راهت را انتخاب کرده ای
من آن را سد نخواهم کرد
حالا او رفته
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم
او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم
نگفتم اگر تو نباشی زندگی ام بی معنی خواهد بود.
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد.
اما حالا تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم
نگفتم بارانی ات را درآر
قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم
نگفتم جاده بیرون خانه
طولانی و خلوت و بی انتهاست
گفتم خدانگهدار موفق باشی
خدا به همراهت او رفت
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم زندگی کنم.
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمیبینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمیبینم
بدنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گردی به دامانی نمیبینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمیبینم
زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمیبینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من میمیرم از این درد و درمانی نمیبینم
نامه تکان دهنده بروسلی به همسرش
言语不得�的晁盖忽然醒了过来,�转头看着宋江�,
谆谆嘱咐道:�贤弟保重。若哪个捉得射死我的,便教他做梁山泊主!!
...
忽然醒了过来,�转头重。若哪个捉得射死我的,便教他
言语不得�的晁盖谆嘱咐道:�贤弟保重。若哪个捉得射来,�转头
منم خیلی ناراحت شدم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
نوشته های جالب ...یه نگاه بکنید.ء
یکی عاشق بود...یکی عاشق نبود..ء
... پاییز بهاریست که عاشق شده است
13899 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
70 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian